داشتم قدم زنان راهم را مى رفتم که دیدم داخل جوب آب سیرابى شنا کنان داشت طى مسیر مى کرد.
بعضى اوقات باخودم فکر مى کنم نکند این بیست و خرده اى سال همه اش خواب است? مى ترسم از اتفاقى که مرا از این خواب بیدار کند.
توی کافهی فرودگاه یکی بود که پشت سر هم سیگار میکشید؛
یکی دیگه رفت جلو گفت: - بب…خشید آقا! شما روزی چند تا سیگار میکشین؟
- منظور؟ -
منظور اینکه اگه پول این سیگارا رو جمع میکردین، به اضافهی پولی که به خاطر این لامصب خرج دوا و دکتر میکنین، الان اون هواپیمایی که اونجاست مال شما بود!
- تو سیگار میکشی؟ …………- نه! - هواپیما داری؟ - نه!
- به هر حال مرسی بابت نصیحتت؛
ضمناً اون هواپیما که نشون دادی مال منه
سلام خدا.
نمیدونم با چه رویی دارم اسمتو صدا میزنم
واقعا خجالت زده ام
بهت قول داده بودم که دیگه کارای بد نکنم
ولی امشب کردم.
بازم ازت میخوام منو ببخشی
خودتم میدونی بعدش مثل سگ پشیمون میشما
ولی باور کن دارم کم کم خوب میشم.یعنی میخوام خوب بشم
خیلی دوست دارم بوس بوس
یه چیزی یادم رفت بگم.
اگه یه چیزی بخوام ازت واسم براورده می کنی؟
میدونم تو هم ته دلت منو دوست داری.پس چون که میدونم واسم برآوردش میکنی بهت دارم میگمااااااا
ازت میخوام حواست خیلی به .... باشه
نگذار تنها بمونه
مررررررررررررررررررررسی
خدایا .میدونم منم یه روزی میمیرم.
پس بزار اول تمام گناهانی که کرده ام را جبران کنم.
خدایا من خیلی میترسم از مردن
من از فردا نماز میخونم.
خدایا نزار من جلوی تو شرمنده بشم
میدونم خیلی قادر و توانایی
پس منم ببخش
الهی به امید تو